x
 26 Esfand 1387
Nazi
26 Esfand 1387
Avizhe
پنجشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۴
نخواهم دید...
بر روی دو پایم اکنون
افتاده در خاک وخون
دیگر چه می توان گفت
با صد نگاه بی جون
از خاک برون گشتم
جز خلق نخواهم دید
آن روز رهایی را
هرگز به چشم نخواهم دید
در سوز نگاه تو
جز مرگ نخواهم دید
تا لحظه ی تلخ شب
هرگز روشنایی را نخواهم دید
بی تو ای نگار من
جز خواب نخواهم دید
هر یک به رهی ترسان
می رفت و نمی خندید
تا جان به تنم ماند
جز کفر نخواهم دید
( پروردین )
......
نظرتون در مورد تخلصی که واسه خودم انتخاب کردم چیه ؟! هم شبیه فروردین ( زندگی دوباره ) هست و هم در معنای کلمه کلمه اش خیلی ترکیب خوبی داره !
ممنون از مهدی شریفی که خیلی به من تو این راهی که قدم برداشتم داره کمک می کنه .
......
آقا من دیگه خسته شدم ! دیگه حوصله ندارم هر وبلاگی میرم مواظب باشم که کسی منو می شناسه یا نمی شناسه. هر کی دوست داره وبلاگ منو می خونه هر کی هم دوست نداره نمی خونه ! ( لطفا نخواید از من که براتون توضیح بدم ، چون تکرار اون اتفاقات منو عذاب میده ! )
حالا بگذریم ، اینجا چه طور شده ؟


نوشته شده توسط rambod ساعت ۸:۰۲ بعدازظهر

 




من نیازم تو رو هر روز دیدنه...