x
 26 Esfand 1387
Nazi
26 Esfand 1387
Avizhe
سه‌شنبه، آذر ۲۲، ۱۳۸۴
همه چیز خوب است . به جز خود خوبی ...
دهانمان را بوییدند
به این بهانه که گفته باشیم " دوستت دارم"
دلمان را بوییدند
روزگار غریبی است مهدی
و عشق را کنار دیوار اتاقی تاریک
بی امان تازیانه می زنند
عشق را در باغچه ی خانه نهان باید کرد
در این کورسوی نفرت و پستی
کلامت را به سوختبار شعر و سرود مزین می دارند
به آمدن خطر مکن
روزگار غریبی است مهدی
آن که بر سر و صورت می کوبد شباهنگام
به انتظار جسد مرد خود نشسته است
فریاد را در باغچه ی خانه نهان باید کرد
آنک قصابانند
لا به لای مردمان مستقر
با کنده و ساطوری خونالود در جیب
روزگار غریبی است مهدی
و فریاد را از لب ها می تراشند
و نفس را از گلو
تپش را در باغچه ی خانه نهان باید کرد
کباب شاعر
بر آتش صفحات کتابش
روزگار غریبی است مهدی
ابلیس پیروز مست
درد و کینه ی خویش را بر بیضه هایمان نشانده است
دعای فرجت را در باغچه ی خانه نهان باید کرد
( پروردین )
( همیشه در یادم می ماند ... شعرهایت )
.................
دلم واسه بلاگر تنگ شده بود ... دلم برات تنگه عزیز ، یادی نمی کنی ز من ، دارم دیوونه می شم و نمی بینی نیاز من !
................
ای بابا همه که دارن میرن ! به عبارتی همه دارن می میرن . خدا جون اگه نوبته ما شد بگی ها ! انگاری تو همین ماه که به دنیا اومدیم قراره باز بمیریم :)
...............
می دونستم هر دوتاش برگزیده میشه . هوراااااااا ...
..."سکوت آخر" در زیتون سرخ

این هم که جشنواره عکس...

..............
گفتم زیتون یاد زیتون خودمون افتادم . من که شدیدا دلم براش تنگ شده . واسه همین این پست رو با یه شعر شبیه اون شعر شاملو شروع کردم :)
..............
به یاد ما باشید . نه ما ! بلکه همه ...

نوشته شده توسط rambod ساعت ۱۰:۴۱ بعدازظهر

 




من نیازم تو رو هر روز دیدنه...